عکاسی درتاریخ کوتاه اما پر نشیب و فراز خود تغییرات بسیاری را تجربه کرده است و به واسطه سویه‌های بصری و علمی خود، غالب سبک‌های هنری و ابداعات وابسته به آن را در ضمن این تغییرات بر خود پذیرفته است و همچون نقاشی و سینما گونه‌های متنوعی یافته است. گرچه نمی‌توان صراحت این دسته‌بندی‌ها در هنری چون نقاشی را به عکاسی نیز نسبت داد و مرزهایی چنین مشخص و صریح را در مورد آن تعریف کرد، اما تاثیر گرفتن عکاسی ازسبک‌های گونه‌گونی که بر تاریخ هنر حکم فرما است نیز قابل انکار نیست. آنچه اما همواره در سیر متعالی هنر ارزشمند می‌نماید، “نوآوری” است. آنچه به واسطه شرایط مختلف اجتماعی، ذهنی، روانشناسانه، شخصی و دلایل بی‌شماری از این دست، در اندیشه و آثار هنرمندان نمود می‌یابد و ارزندگی را به آثار تازه حیات یافته می افزاید. گاه این نوآوری‌ها چنان برجسته‌اند که افتخار را نه تنها برای هنرمند و آثار وی که برای یک ملت به ارمغان می‌آورند و نام یک کشور را در تاریخ هنر ماندگار می‌کنند. لازمه این اتفاق، ارائه و معرفی آثار نوزاده هنرمندان از سوی مرجعی مشخص و تعریف شده به جامعه جهانی است. در غالب کشورها مراجعی این چنین وجود دارند که در فواصل زمانی مشخص اقدام به جمع‌آوری و نمایاندن آثار ارائه شده در آن مقطع زمانی می‌کنند. جشنواره‌ها و مسابقات مختلف درون مرزی و برون مرزی نیز اقدامات مشابهی را انجام می‌دهند و گاه به نتایجی دست می‌یابند اما غالب این جشنواره‌ها به دلیل محدودیت‌های موضوعی و جغرافیایی، برآیندی موثر و در برگیرنده ندارند و بر همین اساس نیاز به اقدام یا رخدادی متمایز در این زمینه حس می شود. اجتماع هنری کشور ما نیز از شرایط ذکر شده مستثنا نیست و نیازمند اقدامات و رخدادهایی است که این وظیفه را به گونه‌ای موثر و هدفمند به انجام رساند. دوسالانه عکس ایران را می‌توان در این میانه رویدادی برجسته و ممتاز دانست که بیش از هر رخداد دیگر می‌تواند در دستیابی به این هدف متعالی موثر و شایسته باشد. نگاهی به سابقه دوسالانه عکس ایران، مسیری پرپیچ و خم را فرا روی ما می‌گذارد. روندی که در هر دوره، با سیاست‌ها و رویکردهای گوناگون دنبال شده است و به هر شکل مسیر برگزاری و اجرا را تا کنون پیموده است و در طول این مسیر، شرایط گوناگون اوج و فرود را پشت سر گذاشته است. بدیهی است که قرار گرفتن یک رویداد هنری در موقعیتی اینچنین، انتظارات و رویکردهای متنوعی را نیز در مورد سیاست‌ها و چگونگی اجرای آن به همراه خواهد داشت. انتظاراتی که این روزها، با برگزاری دوسالانه دوازدهم به اشکال مختلف سرباز می‌کنند و مطرح می‌شوند. قابل انکار نیست که دوسالانه ملی عکس ایران با توجه به رسالت عظیمی که بر دوش دارد و علیرغم روند قدرتمند اجرایی خویش، هنوز با کاستی‌هایی روبرو است و توان برآورده ساختن نیازها و انتظارات اجتماع ژرف اندیش عکاسی ایران را در خود نمی‌بیند. این، همان موضوعی است که سیل پیشنهادات، انتقادات و بازخوردهای گوناگون را متوجه دوسالانه دوازدهم کرده است. نیز انکار ناشدنی است که ‌آنچه موجب بروز این عکس العمل های گسترده و گاه گزنده می‌شود، جایگاه ارزشمند و نقش برجسته‌ای است که دوسالانه در عکاسی ایران در موقعیت حساس خود ایفا می‌کند. به عبارت دیگر نقدها و نکاتی که در مورد دوسالانه عکس ایران مطرح می‌شوند نه تنها درجهت تضعیف آن نمی‌کوشند بلکه تلویحا موقعیت حساس و نقش برجسته آن را تایید و بر لزوم ارزش گذاری هر چه بیشتر بر آن تاکید می‌کنند. هدف این نوشته، موشکافی وبررسی نکته‌گیرانه کاستی‌ها نیست. هدف، نگرشی کلی بر موقعیت فعلی دوسالانه عکس در ایران و بررسی پیشنهادات و انتقاداتی است که در ضمن تاکید بر ارزش‌های این رویداد، نگرشی دلسوزانه و راهکارهایی موثر را در جهت بهبود روند اجرایی آن دنبال می‌کنند. روشن است که این بررسی پیش از انجام دوسالانه و همزمان با ارائه فراخوان دوسالانه دوازدهم صورت می‌پذیرد و نمیتواند لقب یک بررسی کامل و در بر گیرنده را بر خود بپذیرد. اما در همین مقطع زمانی نجواهای فراوانی که غالبا از سوی عکاسان مطرح می‌شوند و گاه رنگ و بوی فریاد می‌گیرند، ضرورت این بررسی را توصیف و توجیه خواهد کرد. بدیهی است که عکاسان در این میانه نقش عمده را ایفا می‌کنند و پرداختن به دغدغه‌ها، خواسته‌ها و پرسش‌های ایشان، یکی از عمده‌ترین نیازهای برگزاری یک رویداد عکاسانه است. ارائه فراخوان را می‌توان اولین و مهمترین مواجهه عکاسان با یک رویداد عکاسانه دانست و لازم است به این نکته توجه کنیم که فاصله زمانی میان ارائه فراخوان و آخرین مهلت ارسال آثار، تنها زمانی است که عکاسان و مجموعه برگزار کننده را در تعاملی دو سویه قرار می‌دهد. گرچه مشارکت عمومی عکاسان در پیگیری روند اجرا تا اتمام آن ادامه خواهد داشت اما عکاسان در همین فاصله کوتاه زمانی به ایفای نقش پررنگ و انکار ناپذیر خود جهت درک خواسته‌های مطرح شده در فراخوان، بررسی اثر و داشته‌های خود و تصمیم گیری برای انتخاب آثار و چگونگی حضور در آن رویداد می‌پردازند. بر همین مبنا، طراحی دقیق و هدفمند فراخوان در جهت ایجاد تعامل صحیح و بنانمودن پایه‌هایی صحیح و مستحکم برای کل مجموعه اهمیتی وصف ناپذیر دارد. این در حالی است که در آستانه دوسالانه دوازدهم، عکاسان خود را با فراخوانی کوتاه و شتاب‌زده مواجه می‌دیدند که با تدارک دو بخش کلی و نه چندان تفکیک شده عکاسی مستند و عکاسی نوآورانه، مشکلات و پرسش هایی بزرگ را فراروی آنان می‌گذاشت. عدم تبیین سیاست‌های کلی دوسالانه در فراخوان ونیز عدم درج توضیحاتی مکمل در زمینه چیستی و چگونگی عکس‌های ارسالی یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیش روی عکاسان بود. می‌توان در توجیهی کلی عکس‌های طبیعت، ماکروگرافی، پرتره، ورزشی، خبری، چشم‌انداز و گونه‌هایی از این دست را به واسطه وجه اسنادی آنها در دسته‌بندی عکس‌های مستند گنجانید، اما آیا این تعریف در مورد تمام عکس‌های دست کاری نشده و غیرنوآورانه صدق می‌کند؟ و در پرسشی اساسی‌تر آیا باتوجه به گونه‌های مختلف عکس و سبک‌های متفاوت عکاسان کشور، یک دسته‌بندی این‌چنینی برای رویدادی چون دوسالانه عکس صحیح و قابل توجیه است؟ به سادگی می‌توان دریافت که این دسته‌بندی ضمن ایجاد سردرگمی برای عکاسان، مشکلاتی چون بر هم زدن الگوهای تعریف شده عکاسی را نیز به همراه خواهد داشت. این نکته‌ را می‌توان بزرگترین پرسشی دانست که از سوی عکاسان در مقابل شورای سیاست گذاری دوسالانه دوازدهم مطرح است. مورد دیگری که در فراخوان به شکل برجسته‌ای خودنمایی می‌کند عدم وجود جایگاهی برای مجموعه عکس در دوسالانه دوازدهم است. این در حالی است که عکاسانی که بر پایه تفکر به عکاسی می‌پردازند و از این رسانه برای بیان حرف‌هایی تازه بهره می‌گیرند، غالبا آثار خود را در قالب مجموعه عکس تهیه می‌کنند و بر این اساس برخی از هنرمندان پیشتاز عرصه عکاسی، جایی برای حضور و مشارکت خود در دوسالانه عکس ایران نمی‌یابند. نکته دیگر نقش انکارناشدنی مجموعه عکس در عکاسی روز دنیا است و حذف آن از دوسالانه عکس ایران را می‌توان از سویی به ایجاد فاصله‌ای بزرگ میان عکاسی ایران و جهان و از سوی دیگر به حذف تعداد قابل ملاحظه‌ای از عکاسان پیشرو و متفکر و آثار ایشان از دوسالانه عکاسی تعبیر نمود. در تعریف جامع دبیر دوسالانه دوازدهم، دوسالانه عکس ایران باید برآیند دوسال عکاسی در ایران باشد و از دید بسیاری از عکاسان، حذف مجموعه عکس از دوسالانه، کنار گذاشتن تعدادی هرچند معدود اما قابل توجه از عکس‌های ارائه شده در عکاسی روز ایران است. پاسخ اسماعیل عباسی، دبیر دوسالانه دوازدهم که همچون همیشه، در رویکردی بی‌طرفانه در صحنه حاضر شده و این وظیفه مهم را برعهده گرفته است، می‌تواند برای منتقدان و عکاسان راهگشا باشد.

IMG_0032

اسماعیل عباسی معتقد است که مجموعه عکس هنوز جایگاه لازم را در عکاسی کشور نیافته است و عکاسان ما تعریف صحیحی از مجموعه عکس ندارند. عباسی می‌گوید: با توجه به این که بیشتر عکاسان ما، و نه همه آن‌ها، مجموعه عکس را نمی‌شناسند و تعریف صحیحی از آن ندارند، پرداختن به مجموعه عکس در دوسالانه عکس ایران، عملا موجب صرف هزینه و انرژی قابل توجهی در ارسال، پذیرش و داوری آثار، بدون کسب نتیجه‌ای قابل ملاحظه خواهد بود. باور شورای سیاست‌گذاری دوسالانه نیز این است که غالب آثاری که در قالب مجموعه عکس به اشکال مختلف در فضای عکاسی کشور ارائه می‌شوند، مجموعه نیستند و حداقل‌های لازم برای قرارگرفتن در زیر این عنوان را ندارند. وی در تعریف جایگاهی منطقی برای ارائه مجموعه عکس چنین می‌گوید: پذیرفتن آثاری اینچنینی در دوسالانه نتیجه‌ای را به همراه نخواهد داشت. آنچه می‌تواند ما را در این راستا به نتیجه برساند، آموزش‌ است. آموزش‌هایی که در مراکز دانشگاهی و نیز در حاشیه جشنواره‌های مختلف ارائه می‌شود و در جهت تبیین چیستی و ماهیت مجموعه عکس ‌می‌کوشد. عکاسان ما باید ضمن بهره‌گیری از این آموزش‌ها، مجموعه‌های خود را اصلاح کنند، بپرورند و در جشنواره‌ها ارائه کنند. دوسالانه برآیند عکاسی ایران است، پس مجموعه عکس‌های موفق باید راه خود را به جریان عکاسی ایران بیابند و حضور موفق خود را به آن تحمیل کنند و پس از آن به عنوان جریانی حاضر و مستحکم، در دوسالانه نیز مطرح خواهند شد. اسماعیل عباسی در تحلیلی کلی نسبت به دوسالانه عکس دوازدهم می‌گوید: دوسالانه عکس از دید من یک مسابقه نیست. بلکه یک نمایشگاه ملی عکس است که باید برآیند فعالیت دوسال عکاسی ایران را به نمایش بگذارد. شخصا در مورد اعطای جایزه در دوسالانه ونیزوجود بخش‌های موضوعی، نظر مخالف دارم. از نگاه من بخشی که نگاه آرتیستیک به عکاسی دارد و به عنوان هنر مطرح می‌شود باید مورد توجه قرار گیرد و بخش‌هایی چون عکاسی تبلیغاتی و علمی که جنبه کاربردی دارند، باید از دوسالانه کنار گذاشته شوند. گرچه این روند نیز پیامدها و اعتراضاتی را به دنبال خواهد داشت. اما سیاست‌گذاری دوسالانه از سوی شورای سیاست‌گذاری دوسالانه انجام می‌شود و دبیر دوسالانه قادر به اعمال نظرات و سلایق فردی نخواهد بود.  از نظر اسماعیل عباسی دوسالانه عکس ایران دارای جایگاه و اعتبار ویژه‌ای در میان سایر رویداد‌های عکاسانه کشور است و همین جایگاه ویژه، آن را در نوع خود متمایز و برجسته می‌نماید.

foto_ZZZ_Karim_Afshin

کریم متقی عکاس، مترجم و مدرس دانشگاه در اظهار نظری منتقدانه و متفاوت، بخش‌های مختلف دوسالانه دوازدهم را دارای اشکال و شایسته اصلاح می‌داند. به اعتقاد ایشان دوسالانه امسال به ‌واسطه محدودیت زمانی و تاخیری که می‌رفت تا روند زمانی آن‌را تحت تاثیر قرار دهد، شتابزده و با کیفیتی غیر قابل قبول برگزار می‌شود. وی می‌گوید: متاسفانه دوسالانه دوازدهم اشتیاق و گرمایی را که در سال‌های پیش در عکاسان مشاهده می‌شد، برنیانگیخته است و باید گفت همانطور که ما در مورد مجموعه عکس، به جایگاه قابل قبولی نرسیده‌ایم، در برگزاری دوسالانه نیز به جایگاه قابل قبولی دست نیافته‌ایم. دوسالانه عکس ایران هنوز به روندی ثابت و ایستا دست نیافته است و پویایی لازم را نمی‌توان در آن یافت. متاسفانه انجمن عکاسان ایران نیز در این زمینه چنان که باید عمل نکرده است. در این راستا انجمن عکاسان ایران مسئولیت‌هایی دارد که بیشتر از آنکه مسئولانه بدان بپردازد، در حکم یک وظیفه به آن عمل می‌کند. دوسالانه عکس، شناسنامه عکاسی ایران است. ثبت می‌شود و کشورهای خارجی، عکاسی ایران را بر مبنای آن می‌سنجند اما بسیاری از عکاسان برجسته کشور، به موجب ضعف‌های موجود در فراخوان، در این دوره از دوسالانه شرکت نخواهند کرد. در دوسالانه دوازدهم، بر خلاف دوسالانه‌های قبل، نکته مثبت و متفاوتی مشاهده نکردم که اشتیاق و انگیزه لازم برای شرکت در دوسالانه را به عنوان یک شرکت کننده در من ایجاد کند. در مقایسه‌ای کلی، دوسالانه دوازدهم را نمی‌توان فراتر از سایر جشنواره‌هایی که در کشور برگزار می‌شود یافت و حتی کمبودهایی نیز نسبت به آن‌ها دارد. وی اطلاع رسانی ضعیف را نیز یکی از نقاط منفی دوسالانه دوازدهم می‌داند. و در مورد حذف مجموعه عکس از دوسالانه دوازدهم چنین می‌گوید: ضعف مجموعه عکس‌، نمی‌تواند دلیل موجهی برای حذف مجموعه از دوسالانه باشد. این ضعف مسلما ناشی از ضعف نظام آموزشی عکاسی ماست و در این مورد بخش‌های آموزشی باید پاسخ‌گو باشند. در شرایطی که عکاسی جهانی به سوی مجموعه عکس پیش می‌رود ما نیز باید آن را رونق ببخشیم. ریشه این ضعف را باید در مراکز آموزشی و دانشگاهی بجوییم. به جای حذف مجموعه عکس از دوسالانه، باید به آموزش در این زمینه بپردازیم و در حاشیه دوسالانه و نیز سایر جشنواره‌ها با برگزاری کارگاه‌های آموزشی در جهت رفع کاستی‌های آن برآییم.  آنچه در مورد دوسالانه عکس ایران مسلم و انکار ناپذیر است نقش برجسته آن در جریان عکاسی است که حساسیت‌های موجود را نیز در مورد آن توجیه می‌کند. فارغ از انتقاد‌هایی که بر همین مبنا در مورد آن مطرح می‌شود، برگزاری مستمر و روند قدرتمند اجرایی آن قابل چشم پوشی نیست. نظمی که به صورت خاص بر دو دوره اخیر دوسالانه حاکم بوده است و نقش آن در معرفی عکاسان تازه‌کار و موفق به جامعه عکاسی کشور نیز از نکات مثبت و ارزشمندی است که در حاشیه برگزاری دوسالانه باید مورد توجه قرار گیرد. از نگاهی دیگر، دوسالانه عکس میعادگاهی برای مواجهه هنرمندان کشور در فضایی واحد است. دیداری که موجب تبادل اطلاعات و تجربیات تازه میان عکاسان می‌شود و به منزله یک دانشگاه مجازی می‌تواند زمینه انتقال داشته‌ها و تجربیات میان عکاسان را فراهم کند و به همین شکل، جنبه‌ای آموزشی را برای دوسالانه تعریف کند. ارائه آثار برگزیده عکاسان سراسر کشور در قالب یک نمایشگاه و در پی آن انتشار کتابی جامع و ارزشمند نیز از نکات ارزنده دوسالانه است که به سادگی نمی‌توان از کنار آن گذشت. البته اشاره به کتاب نمایشگاه دوسالانه، توجه به نکته‌ای دیگر در باب دوسالانه دوازدهم را نیز لازم می‌نماید و آن ارائه کتاب الکترونیک جشنواره به هنرمندانی است که آثارشان به دوسالانه راه خواهد یافت. با توجه به آن‌چه از فراخوان برمی‌آید در دوسالانه دوازدهم قرار نیست کتابی از آثار راه یافته به نمایشگاه چاپ شود و ماحصل این دوره دوسالانه کتابی الکترونیک خواهد بود. این تصمیم را می‌توان با قاطعیت یکی از نکات منفی دوسالانه دوازدهم دانست چرا که کتاب یا لوح الکترونیکی هرگز جایگاه، شان و وجاهت کتاب چاپ شده از آثار راه یافته به نمایشگاه را در خود نخواهد داشت. این اقدام، بی‌شک به کمرنگ‌تر شدن نقش و جلوه آثار نمایشگاه در جامعه هنری کشور خواهد انجامید.

saed_nikzat

ساعد نیک‌‌ذات، که نظراتش را به عنوان یک شخص حقیقی، و نه به عنوان قائم مقام انجمن عکاسان ایران مطرح می‌کند، نگاهی متعادل به این رویداد دارد. وی دوسالانه عکس ایران را در شرایط فعلا دارای یک استاندارد اجرایی قوی و موفق می‌داند. اما معتقد است که در روند فعلی، نمایشگاه دوسالانه عکس ایران تفاوت چندانی با سایر نمایشگاه‌های عکس کشور ندارد. نیک‌ذات معتقد است که نوع نگاه به دوسالانه عکس ایران باید تغییر کند. او نظراتش را در جهت تغییر نوع نگاه به دوسالانه، با ارائه پیشنهاداتی بنیادین مطرح می‌سازد: دوسالانه عکس در ایران همراه با فراز و نشیب‌های گوناگون و نقاط قوت و ضعف متفاوت، با اندک تفاوت‌هایی در روند مستمر خود برگزار شده است و در پایان هر دوره، مجموعه‌ای از عکس‌های برگزیده را در قالب یک نمایشگاه، به نمایش گذارده است. آنچه در طول برگزاری این دوسالانه‌ها به تجربه به دست آمده است این است که نگاه به دوسالانه باید تغییر کند.  در روش فعلی، برگزاری دوسالانه با شرایط مختلف آزاد یا موضوعی و در مسیری رقابتی یا غیر رقابتی، تنها منجر به برگزاری یک نمایشگاه مانند سایر نمایشگاه‌ها خواهد شد. اما به نظر من نمایشگاه دوسالانه عکس در ایران باید نگاهی عمیق‌تر به عکاسی داشته باشد. وی تحقق نگاه عمیق‌تر به عکاسی را با تعریف پروژه‌های عکاسی در روند دوسالانه میسر می‌داند. وی پیشنهادش را اینگونه توصیف می‌کند: عکاسان سراسر کشور باید پروژه‌های عکاسانه خود را با روندی برنامه‌ریزی شده و هدفمند و بر پایه تحقیقات کتابخانه‌ای و مطالعه‌ای عمیق تالیف و ارائه کنند. در این میان آثاری که در زمینه خود، نگاهی ارزشمند و هنرمندانه به عکاسی داشته‌اند، در فضایی متفاوت از رقابت‌های کنونی مورد بررسی قرار گیرند و بر پایه توجه به نوع نگاه هنرمند به موضوع ، یک یا چند پروژه برگزیده شوند و در نمایشگاه به نمایش درآیند. این باعث می‌شود که عکاسی ما از یک نوع عکاسی صرفا تفننی و گذرا خارج شود و تبدیل به گونه‌ای از عکاسی شود که در ابتدا بر مبنای مطالعات و تحقیقات کتابخانه‌ای و مطالعه‌ای آغاز شده و در ضمن اجرای پروژه، با تحقیقاتی میدانی و تجربی دنبال شود و در این میانه عکاس به یک ایدئولوژی، مانیفست یا بیانیه دست یابد.  در ادامه این روند، اگر قرار است نمایشگاه به صورت رقابتی برگزار شود، جوایز این رقابت باید به شکل کمک‌های حمایتی از عکاسان درآید و به عنوان حمایت از پروژه ناتمام یا نیازمند حمایت عکاس، یا به منظور حمایت از پروژه‌های بعدی وی به هنرمند تعلق گیرد. در کنار این نمایشگاه اتفاقات آموزشی جانبی می‌تواند در قالب کارگاه‌های آموزشی با حضور اساتید سرشناس داخلی یا حتی خارجی، طرح مقاله‌ها یا مباحث نظری، انجام مباحثاتی با موضوع ژانرهای مختلف عکاسی یا نگاه‌های مختلف به یک سبک از عکاسی اتفاق بیافتد. نتیجه این مقالات و مباحثات نیز می‌تواند در قالب کتاب‌هایی ارزشمند چاپ و منتشر شود و تبدیل به مراجعی ارزشمند در باب هنر عکاسی گردد. این امر به شکل گیری مکاشفاتی در باب هنر عکاسی و در نتیجه کسب اطلاعاتی ارزشمند برای هنرمندان خواهد انجامید. مجموعه این رخدادها نگاهی نو به عکس و عکاسی و سیری پیش رونده را برای این هنر ایجاد خواهد کرد.  با تحقق چنین اتفاقاتی می‌توان گفت که دوسالانه عکس ایران با نگاهی عمیق‌تر به عکاسی نگریسته است، اما در شرایط فعلی دوسالانه عکس در حد یک نمایشگاه یا بیلان کاری باقی می‌ماند و هرچند که حضور و تلاش عکاسان در شکل گیری جریان فعلی موثر، ارزشمند و قابل احترام است اما این روند چیزی به عکاسی کشور ایران اضافه نخواهد کرد.  مرور چند نظریه فوق در باب دوسالانه عکس‌ ایران ضرورت اندیشه بیشتر در این زمینه و تلاش در جهت ارتقا و حفظ جایگاه رفیع دوسالانه عکاسی ایران را روشن می‌سازد. این نظرات و پیشنهادات تنها بخشی از انبوه دغدغه‌هایی است که دوسالانه را در مقامی همواره شایسته و رفیع می‌خواهند. این نظریات در هر شکل و قالبی از انتقاد یا پیشنهاد مطرح شوند، ریشه در تلاش برای حفظ ارزش دوسالانه عکس ایران، به عنوان بزرگترین رویداد عکاسانه ایران دارند. کوتاه سخن این‌که دوسالانه عکس، با هر تعریف و توصیفی که مطرح شود، یکی از ریشه‌ای‌ترین و برجسته‌ترین رخدادهای عکاسی است که ریشه در تاریخ هنر این مرز و بوم دارد و سر بر آسمان اعتلای هنر عکاسی می‌ساید. این رویداد، فارغ از نشیب و فراز‌هایی که تاکنون در مسیر خود تجربه کرده است و فارغ از کاستی‌هایی که ممکن است به باور عکاسان و صاحب نظران داشته باشد، نیازمند همراهی همیاری صمیمانه هنرمندان و دست‌اندرکاران هنر این مرز و بوم است. تا در سایه اندیشه‌هایی دلسوزانه، کارشناسانه و ژرف نگر به منتهای ارزش خویش در عرصه هنر ایران و جهان دست یابد.

 


احسان قنبری فرد

احسان قنبری فرد 1359 عکاس . منتقد عکاسی مدرس عکاسی مدیرمسئول و صاحب امتیاز سایت کلاس عکاسی، www.Class.Photography

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder